کلمه پایانی معامله در فیلم سینمایی
«۱۲ مرد خشمگین» در سال ۲۰۰۸ از طرف بنیاد فیلم آمریکا به عنوان دومین فیلم دادگاهی تاریخ سینما برگزیده شد. در ژانویه ۲۰۱۶، کوگلر به عنوان کارگردان فیلم انتخاب شد. ۱۲ مرد خشمگین، در واقع جدا از یک درام هیجانانگیز بودن، نشانگر ۱۲ قشر مختلف جامعه و دید هر یک به یک ماجرای واحد است؛ که میتوان گفت تا حد زیادی این امر را مدیون سیدنی لومت، کارگردان فیلم است. سیدنی لومت، که در تلویزیون هم فیلمها و نمایشهای عمدتاً درام میساخت، توسط هنری فوندا و رجینالد رز به ساختن این فیلم تشویق شد. فیلم سینمایی نوآور: اصولاً برای توصیف درام های جنایی هالیوودی مطابق مد روز استفاده می شود. وقتی که تصمیمگیرنده شماره ۸ میخواهد نشان دهد که برای یک مرد پیر چقدر طول میکشد که خود را به در آپارتمان برساند، او به شماره ۲ میگوید زمان را بگیرد. البته، این اشکال میتوانسته عمداً از سوی کارگردان و تهیهکننده ایجاد شده باشه تا نشان دهد تصمیمگیرنده شماره ۷ نمیداند چه میگوید و آدم سطحیگراییست.
۴۱ ثانیه.» با این حال، اگر تصور کنیم که فیلم همه روند را نشان داده و برش نداشته، زمان اصلی ۳۰ ثانیه است. در سکانسی که تصمیمگیرنده شماره ۱۲ به صندلی خود تکیه داده و سیگار برگ میکشد، سرآستینهای پیراهن وی تاخورده هستند. او متوجه میشود که موسیقی متن یکی از فیلمها، همان آهنگ محبوب او، سمفونی شماره ۹ بتهوون است. همچنین اعلام شد که میا مایکلز تصویربرداری میکند و علی دی تئودور یک آهنگ اصلی برای فیلم اضافه میکند. در سال ۱۹۸۲، دفتر ملی درجه C را منسوخ اعلام کرد؛ بنابراین فیلمهایی که با درجه محکوم شده شناخته میشدند به درجه O به معنی «از نظر اخلاقی زننده است» تغییر یافتند. ای.اچ. ویلر از روزنامهٔ نیویورک تایمز نوشت: «درامی با خط داستانی محکم و جذاب؛ که به نمایی عمیق از پشت درهای بستهٔ اتاق هیئت منصفه دست یافتهاست.» او همچنین در مورد دوازده شخصیت اصلی داستان نوشت: «درام این ۱۲ شخصیت، به اندازهٔ کافی برانگیزنده است که میتواند هر تماشاگری را افسون کند.» هرچند، فیلم یک فاجعه از نظر تجاری بود. در ابتدای فیلمبرداری، لنز به حالت چشمی تنظیم شده بود تا بتواند عمیقتر موضوعها را به تصویر بکشد؛ ولی در طول فیلم فاصله کانونی لنز افزایش میافت. در حین فیلمبرداری سیدنی لومت به تدریج فاصله کانونی لنز دوربین را تغییر میداد و این تمهید باعث میشد که دورنما به شخصیتها نزدیکتر شده، حس قرار گرفتن آنها در تنگنا بیشتر به مخاطب منتقل شود.
اواخر فیلم، تقریباً از همه از نزدیک و با فاصله کانونی زیاد فیلمبرداری میشود. آریا قریشی گفت که قرار است یک تریلر سیاسی محافظهکار به سبک نمونههای آمریکایی باشد، اما الگوبرداریهایش ناپخته است؛ نریشن در بسیاری از موارد، توضیح اضافه میدهد و چیزی بهجز آنچه پیشتر دیدهایم منتقل نمیکند؛ شخصیتپردازی ریگی، تخت است و هیچ حرکت ویژهای از او نمیبینیم که تقابل قهرمان فیلم با او را پیچیده و جدی جلوه دهد؛ تلاش برای اشاره به زندگی شخصی کاراکتر اصلی، تحمیلی است و ابعاد پیچیدهتری از او را فاش نمیکند؛ و در نهایت، تعلیق فیلم بر پایه احتمال وقوع حادثهای بنا شده که میدانیم در واقعیت اتفاق نیفتاده است. بیش از دو دهه پس از وقایع فیلم اصلی، گلادیاتور II داستان لوسیوس، وارث سابق امپراتوری روم، را دنبال میکند. بلک در ادامه با تبر شخصیت خود در فیلم در سالن میچرخد و با تماشاگران خوش و بش میکند. شخصیت ادوارد حتی در میان اعضای عجیب باشگاه بازندگان نیز بسیار عجیب است.
فردی بسیار باسیاست و مؤدب، که سخن زیبایی دارد. «مگی گگلر» منتقد «ویو آرت» گفتهاست: «فروشنده فیلمی بسیار هوشمندانه و خوشساخت است. اگرچه «۱۲ مرد خشمگین» در گیشه موفق نبود و حتی نتوانست سرمایه هنری فوندا را بازگرداند، اما فوندا همواره با احترام از این فیلم یاد کرد و همیشه گفت که «۱۲ مرد خشمگین» بهترین فیلمی بوده که تهیه کردهاست. فیلمی که تلاش میکند قواعد یک ملودرام عاشقانه و اشکانگیز را رعایت کند. پناهجویان دست به اعتصاب غذا میزنند، در طی آن پزشک اردوگاه میمیرد و آری بن کنعان تهدید میکند که کشتی و پناهندگان را منفجر میکند. مدیران سینمایی هم از ترس از دست دادن مقامهایشان بر سختگیریهایشان افزودند و مشکلاتی برای نمایش دیگر فیلم حساسیت برانگیز نویسندگان سوره و کیهان یعنی مسافران ایجاد کردند. در سال ۱۹۵۷، فیلمهای رنگی تازه ابداع شده بودند و این که این فیلم نتوانست موفقیتی در آن زمان به دست بیاورد این بود که احتمالاً به دلیل کمبود بودجه سیاهوسفید ساختهشد. این فیلم، علاوه بر نخستین فیلم سینمایی لومت، نخستین تجربه فوندا و رز به عنوان تهیهکننده بود.